گاهی به یک " دوست دارم " اس ام اسی دلت را خوش میکنی ...
دل میبندی و آن یک جمله همه ی رویایت میشود بدون اینکه حقیقت آن جمله را از چشمان فرستنده اش بخوانی به نوشته های مجازیش دل خوش میکنی
زمان میگذرد بار ها و بار ها همین جمله را پشت نوشته های مجازی ازش میشنوی ولی هیچ کدام آن حس اولی را بهت نمیدهند ...
قهر میکند میگوید قسم ات میدهد اس ام اس هایش را پاک کنی ...
تو دوباره آن ها میخوانی و سلکت آل و دلیت ....
انگار قلبت هم با آن ها پاک میشود ...
زمان میگذرد
او باز هم بهت میگوید دوست دارم نه یک بار نه با آن خجالت بار اول نه با آن شرم دخترانه ... بی پروا میگوید انگار که برایش مانند سلام کردن عادیست توام میشوی روزی هزار بار برای توام عادی میشود دیگر نوشته هایش را سیو نمیکنی ...
زمان میگذرد او هم میرود دیگر نوشته ای نیست که تو را یاد او بیاندازد ...
زمان همچنان میگذرد ...
ادم هایی میایند رو به رویت و صادقانه به چشمانت نگاه میکنند و میگویند " دوست ذارم " و تو همانطور نگاه میکنی و نمیدانی جوابشان را چه بدهی ...
دیگر این جمله برایت بی معنیست ....
سلام ببخشیدشمادختری یاپسر
dokhtar.chetoor?
پس چرانوشتی جنسیت مرد
koja neveshtam ?
ودیگر هیچگاه آن حس اول نیست...هیچگاه...
پایین پستت
توسط ریما کلیک کردم نوشته ریما جنسیت مرد
mamnoon ke goofti , nemidunestam
خواهش گلم.